وصیت‌نامه شهید غلام‌رضا خاکسار

فلیقاتل فی‌سبیل‌الله الذین یشرون الحیوة الدنیا بالاخرة ومن یقاتل فی‌سبیل‌الله فیقتل او یغلب فسوف نؤتیه اجراً عظیما؛ مؤمنان باید در راه خدا با آنان که زندگی مادی دنیا را به آخرت برگزیدند جهاد کنند و هرکس در جهاد به راه خدا کشته شد یا فاتح گردید پس او را در بهشت ابدی اجری عظیم دهیم.

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام امت و امت شهیدپرور و با عرض سلام به خانوادة عزیزم، این بندة حقیر و محتاج و ضعیف درگاه حق‌تعالی در نظر داشتم به پدر و مادر و نزدیکان و آشنایان چیزی به‌عنوان وصیت ننویسم چرا که خودم را جزء صالحان امام زمان (عج) و پذیرفته‌شدگان درگاه حضرت حق‌تعالی نمی‌بینم و وقتی به گذشته‌ام می‌نگرم سراسر معصیت و گناه می‌بینم و مگر نه این که شهدا از نیکان هستند و شرط به فیض شهادت نایل آمدن اخلاص و عمل نیک است که من نه عمل نیک دارم نه اخلاص، اما وقتی نگاهی به رحمت واسعة الهی انداختم خودم را برای شهادت آماده کرده‌ام و مقصود و هدفم از رفتن به جبهه یاری‌کردن اسلام و دفاع از ناموس و شرفم است و باید از آن دفاع کنیم، وسیله‌ام شهادت است که خلعت الله‌اکبر پوشیده است و در این راه گام زده‌ام و اگر خونم ریخته شد آن را در راه مریدان امام هدیه کرده‌ام.

پدر و مادر ای شماهایی که قدرتان را ندانستم و در لحظة آخر احساس می‌کنم که نیاز شدید به رضایت شما نسبت به خودم دارم. از شما حلالیت می‌طلبم و اگر حلالیت شما نصیبم شود بر این حلالیت مباهات می‌کنم و از شما می‌خواهم اگر از خود چیزی در این دنیای فانی گذاشته‌ام در مسیر اسلام خرج کنید. شما را به‌خاطر خدا و رسول خدا ترک کردم و عازم جبهة حق علیه باطل هستم بدانید که قلبم با شماست و همواره با شما خواهد بود و غم و اندوه به خود راه ندهید؛ زیرا آن که به من جان و حیات داده اینک جانم را خریده و من هم باکمال‌میل جانم را هدیه می‌کنم و بازمی‌گردم به‌سوی او؛ «انالله و اناالیه الراجعون».

مادرم، مادری که تنها آرزوی فرزند برای شما خوشبختی است. اگر من شهید شدم خوشبختی شما هم فرامی‌رسد و هیچ‌وقت از کارهای من برای دیگران تعریف نکن و اگر جنازه‌ام به دستتان نرسید سعی کن مثل دیگر مادران شهیدان صبر داشته باشی. مادر قبر حضرت فاطمه الزهرا (ع) گم نیست پس باید استقامت کرد و اگر خواستی گریه کنی در خلوت گریه کن آن هم برای اباعبدالله الحسین (ع).

اشک‌های مادر شهیدان است که سیلی از آن روان می‌شود و کاخ ستمگران و جباران را از ریشه می‌کند و در گورستان تاریخ دفن می‌کند و در آخر از خانوادة محترم و گرامی‌ام می‌خواهم که راه امام را دنبال کنند که راه خداست شهادت مقطعی از حرکت تکاملی است که انسان به وجود مطلق می‌پیوندد و از طغیان و زبونی درمی‌آید تا بتواند به ملاقات حق برود، مطمئناً باید یکی را انتخاب کنید یا حسین (ع) و شهادت و یا یزید کفر را.

مکتب اسلام مکتبی است که انسان می‌سازد و کارخانة انسان‌سازی دارد و به او راه می‌دهد و ایمان می‌بخشد تا هیچگاه سر تسلیم در برابر ظلم و ستم فرود نیاورد، اکنون با قلبی مالامال از عشق به الله به‌سوی جبهه برای دفاع از اسلام می‌روم تا به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام امت خمینی بت‌شکن لبیک‌گویم و بگویم که ای امام این جان ناقابل چیزی نیست که در راه خدا تکه‌تکه شود. ای‌کاش هزار جان داشتم و در راه خدا هدیه می‌کردم، من راهم را آگاهانه و خالصانه انتخاب کردم که اگر شهید شدم با صدای رسا به گوش منافقان و کفار برسانید که ما با آگاهی و شناخت کافی بدون هیچ چشم داشتی در این راه قدم نهادیم. دوست دارم شهید شوم نمی‌خواهم که مرگ سراغم بیاید می‌خواهم خودم سراغ مرگ بروم، چه مرگی بهتر از این که انسان در راه خدا کشته شود.

ای پدر و مادر عزیز اگرچه فرزند خوبی برایتان نبودم اما امیدوارم مرا ببخشید و بدانید که دوست ندارم وقتی که شهید شدم گریه کنید چون از گریه‌های شما منافقین و خدانشناس‌ها خوشحال می‌شوند، دوست دارم فکر کنید که شب عروسی من است و روی دامادی مرا می‌بینید و خوشحال هستید.

و تو ای برادر بزرگم که هیچ‌وقت حرف تو را گوش نکردم و به حرفه‌هایت توجه نمی‌کردم امیدوارم که مرا ببخشی و تو ای برادر عزیزم جوانانی مثل شما رشید و دلیر باید پاسدار حرمت خون این شهدا باشید و همواره کارهایتان فقط برای رضای خدا باشد، چون چیزی در این دنیای فانی باقی نمی‌ماند، از تمام فامیل‌های دور و نزدیک بخواهید که اگر از من بدی دیده‌اند مرا ببخشند اسلام مرا به تک‌تک آنها برسانید و برای روح شهدای اسلام از حسینی تا خمینی، فاتحه بخوانید.

بی‌عشق خمینی نتوان عاشق مهدی شد. دوست دارم تا وقتی که جنگ است امام و رزمندگان را دعا کنید. انشاء الله.