وصیت‌نامه‌ شهید قنبر ظاهری

پانزدهم فروردین سال ۶۴ بود که وصیت‌نامه‌ای نوشت و اعلام کرد: «هیچ وابستگی مادی احساس نمی‌کنم و دلهره‌ای قلبم را به تپش نمی‌آورد و به همه سفارش می‌کنم طوری زندگی کنند که هر لحظه برای پاسداری از هدفی بزرگ، بتوانند از آن دست بکشند».

این شهید خبرنگار علاوه بر اینکه نگذاشت وابستگی معنوی، مانع حضور او در جبهه شود، از وابستگی مادی هم دوری کرد تا نکند ثروت دنیا باعث شود که دست از مبارزه با دشمن بردارد و پای رفتن به جبهه نداشته باشد.

این خبرنگار شهید مازندرانی بخشی از وصیت‌نامه خود را به دوری از اختلاف سلیقه‌ها اختصاص داده و گفته: «از همه خواستارم اختلاف سلیقه‌ها را کنار بگذارند».

شهید ظاهری همچنین در بخش پایانی وصیت‌نامه خود از پدر و مادر خود می‌خواهد امیدشان به خدا باشد. او از پدر و مادرش گذشت و آسمانی شد. پدر او رفتن پسر را طاقت نیاورد و نزد او رفت و مادر شهید نیز به فرزند آسمانی خود پیوست.

با شهادت ظاهری‌ها چه دخترانی که دل‌شکسته شدند و چه مادرانی که خنده تا ابد بر لب‌های آنها خشکید، چه همسران شهدایی که کودکان قد و نیم قد را با سختی روزگار بزرگ کردند و کسی سراغی از آنها نگرفت؛ مرده‌اید، زنده‌اید، با جای خالی شهید چه می‌کنید.

همین چند روز قبل بود مادر یکی از شهدای غواص به گلایه عنوان کرده بود در این سال‌ها هیچ سراغی از ما نگرفتند و ازاین‌دست خانواده‌ها بسیار هستند.

چه بسیار شهدایی که هنگام رفتن به جبهه نامزد داشتند، مثل همین مظاهر جوان و قرار بود لباس عروس بر تن همسر خود بپوشانند و به اهالی محل، شام عروسی دهند، رفتند و برنجی که پدر برای عروسی آنها نگه داشته بود تبدیل به غذای عزا شد.