بیست و هفتم آذر ۱۳۴۸ در خانوادهای متدین و مذهبی در شهر تهران دیده به جهان گشود. پدرش علیاکبر، پارچهفروش بود و مادرش، صدیقه نام داشت. این شهید والامقام دای ملیت ایران و مذهب اسلام شیعه بود. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند.
از دوران کودکی جثه بزرگی داشته و بسیار شجاع بودند و همیشه به پدر و مادر خود میگفته که چرا اسم او را علی نگذاشتهاند دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی بسیار پرجنبوجوش بوده است و دامان پرمهر پدر و مادر با امور مذهبی و دینی آشنا شد و با وجود سن کم تکالیف دینی خود را انجام میداد.
در زمان انقلاب که ۱۰ سال بیشتر نداشته به همراه پدر در راهپیماییها و تظاهرات شرکت میکرده و پس از پیروزی انقلاب به فرمان امام برای خدمت به انقلاب به عضویت سپاه پاسداران درآمد.
پاسدار بود. سال ۱۳۶۸ ازدواج کرد. پس از جنگ تحمیلی مدت ۵ سال در جبهه مشغول مبارزه با دشمن بودهاند و جانفشانیهای بسیاری کردهاند پس از جنگ تحمیلی زمانی که برای مرخصی به منزل میآمد شبها به طور پنهانی به عیادت جانبازان میرفته است پس از پایان جنگ روح خستگیناپذیر شهید که آرام و قرار نداشته باز برای مبارزه به جبهه غرب میرود و در آنجا به دست کومولهها اسیر میشود و بسیار شکنجه میشوند طوری که وقتی جنازه مطهر ایشان را بازرسی میکنند میبینند که دندانهای شهید همه شکسته بوده و از ناحیه دست و سینه و پا سوزانده شده بود و وقتی که نتوانسته بودند از او اقرار بگیرند او را به وسیله تیر خلاص به شهادت رسانیدند.
شهید در بسیج مسجد موسی ابن جعفر فعالیت داشته و بعد به سپاه پاسداران رفته و از ۱۴ سالگی در جبهه بوده تا پایان جنگ تحمیلی و پس از جنگ هم برای مبارزه با کومولهها به غرب کشور رفته و سرانجام سیام شهریور ۱۳۶۹، در سن ۲۱ سالگی و در عملیات کربلای ۷ در سردشت بر اثر شکنجه و اصابت گلوله توسط گروههای ضدانقلاب در آنجا به شهادت رسیده است. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است .
بعد از شهادت ایشان پدر متوجه شده که مدت ۲ سال هر شب برای عیادت به دیدن جانبازان میرفته و آنها را تر و خشک میکرده و برای آنها میوه تهیه میکرده است و شبها این کارها را به طور پنهانی انجام میداده است.