مصاحبه رضا فرقانی برادر شهید علی فرقانی

 

  1. مختصری راجع به خصوصیات شخصی و رفتاری دوران کودکی شهید توضیح دهید؟

از بچگی با هم بزرگ شدیم. در دبیرستان رهنما با هم بودیم.

  1. آیا شهید از شما کوچک‌تر بود یا بزرگ‌تر؟ چند سال؟

من بزرگ‌ترم. یک سال

  1. بیشتر به مطالعه چه نوع کتاب‌هایی علاقه داشت؟ (مذهبی، علمی، هنری و. …)

کتاب‌های مذهبی. در رابطه انقلاب یک گروهی بودند در مدرسه رهنما به سرگروهی دبیرشان. در آن زمان مطالعات مذهبی داشتند و کمتر کار سیاسی داشتند. در مسجد حاج عبدالله فعال بود با شهید کربلایی.

  1. از چه چیزها و چه نوع افرادی بدش می‌آمد و از آن‌ها دوری می‌گزید؟ چرا؟

نسبت به مسائل مذهبی حساس بود. یه بار کوه رفته بودند بعد از انقلاب سال ۶۲ یا ۶۳ در گیر شدند. افرادی بی‌عفتی کرده بودند به ناموس مردم که با آن‌ها کتک‌کاری کردند سه نفر درگیر بودند که کارشان به کلانتری کشید.

  1. به چه چیزها و چه افرادی خیلی علاقه داشت؟ چرا؟

نسبت به امام خمینی و افرادی که طرف انقلاب هستند. به روحانیت علاقه داشت.

  1. در برابر مشکلات خودتان و دیگران چه عکس‌العملی از خود نشان می‌داد و چه می‌کرد؟

حساس بود هر توانی که داشت جسمی و مالی توان می‌گذاشت فوق‌العاده خوب و پاک بود.

  1. معمولاً اوقات فراغت خود را چگونه می‌گذراند؟

بیشتر کارهای رزمی، مجالس مذهبی را شرکت می‌کردند به زورم می‌شد منو با موتور می‌برد. مطالعه می‌کردند.

  1. مختصری راجع به فعالیت‌های مذهبی و اجتماعی شهید توضیح دهید؟

هیئت‌های مذهبی، مسجد حضرت زینب، مسجد جامع و بازار. شیخ حسین انصاری.

  1. چه آرزوها و خواسته‌هایی داشت؟ بزرگ‌ترین آرزویش چه بود؟

کم‌حرف بود بیشتر کار می‌کردند چه فیزیکی چه درسی.

 

  1. آیا شهید در دوران حیاتش دچار تحول چشم‌گیری شد؟ لطفاً بیشتر توضیح دهید

نه از اول همین بود. چون ما یک خانواده مذهبی بودیم. ۷-۸ ساله بود که می‌گفت منم حتماً می‌خواهم روزه بگیرم ما خونمان دو تا اتاق بود می‌نشستیم کنار هم سحری می‌خوردیم.

  1. چه شد که به فکر رفتن به جبهه افتاد؟

روتین بود رفتن چیز خاصی نبود. احساس می‌کرد انقلاب مال ما بود. بسیجی بود. وظیفه می‌دانست که برود.

  1. در زمان جنگ چه فعالیت‌هایی می‌کرد (جبهه و پشت جبهه)؟

بیشتر توی گروه تخریب بود. صحبت خاصی نمی‌کرد در این مورد. در خنثی‌سازی و کارگذاشتن مین.

  1. اطلاعات تکمیلی درباره نحوه و محل شهادتشان:

محل شهادت: استان: خوزستان منطقه: فاو

بیشتر انفرادی مرخصی می‌آمدند. دو ماه قبل از شهادتش دیدمش بهش گفتم امتحان داری؟ حداقل یه برگه بنویس که نمی‌آیی! او

هم به شکل بی‌اهمیتی نوشت و به من داد.

 

  1. نام عملیاتی که شهید در آن به شهادت رسیده است؟ نحوه شهادت ایشان؟ رمز عملیاتی که در آن شهید شدند؟

والفجر ۸

  1. نحوه شهادت ایشان؟ زمان شهادت ایشان جزو چه ارگانی بودند؟ در کدام جبهه بودند؟ شهید دفاع مقدس*
  2. تاریخ شهادت ایشان چه زمانی بوده است؟ چقدر در جبهه بودند؟ تاریخ اعزام ایشان به جبهه؟

تاریخ شهادت: ۲۳ اسفند ۶۴، تاریخ اعزام به جبهه: مدام می‌رفتند.

  1. آیا جراحت قبل از شهادت داشتند؟ چند مرتبه؟

خیر.

  1. مختصری راجع به فعالیت‌های شهید در زمان قبل از انقلاب و انقلاب توضیح دهید؟ چه خاطراتی دراین‌خصوص به یاد دارید؟

اول دبیرستان یا آخر راهنمایی بود بچه بود.

  1. روابط عاطفی ایشان با پدر و مادرتان چگونه بود؟

با جفتشان خوب بود. هر دوشان هم بیشتر از همة بچه‌ها دوستش داشتند.

  1. رابطه ایشان با شما چگونه بود؟

با من خیلی خوب بود هم مدرسه‌ای بودیم در دانشگاه هم با هم بودیم با هم می‌رفتیم.

  1. کمی از دوران کودکی که با شهید داشتید برایمان بنویسید. آیا باهم دعوایتان می‌شد؟ چرا؟ اگر خاطره‌ای در این مورد دارید بفرمایید؟

نه ما دعوا نمی‌کردیم.

  1. روحیات شهید چگونه بود؟

خیلی مهربان بود. با کسی کار نداشت. کار همه را راه می‌انداخت. حساس بود. در مسائل مذهبی خیلی تودار بود. احساس مسئولیت می‌کردند. نسبت به برادر کوچک‌تر هم حساس بود.

  1. چه صحبت‌ها و توصیه‌هایی به شما، خواهران و برادران می‌کرد؟

تا خطا می‌دید با برادر کوچک‌تر برخورد می‌کرد.

  1. به‌طورکلی کدام‌یک از خصوصیات شخصی شهید را بیش از دیگر خصوصیاتش دوست داشتید؟

خیلی تودار و کارراه‌انداز. همیشه مواظبت می‌کرد از بقیه فیزیکی و…

  1. چه خاطرات دیگری از شهید به یاد دارید؟

در مجالس مذهبی و گروه‌ها بسیار فعال بود. علت موفقیتش عضویت در گروه‌های مذهبی بود.