برای شرکت در عملیات کربلای ۴ در نخلستان ذوالفقاریه مستقر شدیم، قرار بود پس از هجوم و تصرف جزیره امالرصاص توسط غواصان (موج اول حمله)، لشکرها تک سراسری را برای تصرف و تأمین منطقه وسیع ابوالخصیب و تنومه عراق آغاز نمایند، پاسی از شب گذشت خبری از دستور برای حرکت به جلو نشد لذا طی صحبت با آقا جواد صراف، قرار شد سری به قرارگاه تاکتیکی لشکر کنار اروند بزنیم، در مسیر در تاریکی شب مشاهده کردیم جاده اصلی با موشکهای دشمن شخم زده شده که توانستیم در آن تاریکی با زحمت خودمان را به قرارگاه برسانیم، در محل قرارگاه دو سنگر (یکی برای فرماندهان و پشتیبانی ویکی برای فرمانده لشکر و هدایت عملیات) وجود داشت، گشتی زدیم و سپس رفتیم کنار اروند که صحنه در گیری نیروهای ایرانی در آن جریان داشت، اما صحنههایی را دیدیم که کاش هیچوقت نمیدیدیم، قایقهای حامل نیروها و غواصان ما با انواع سلاحهای دشمن پسزده میشدند، و بعداً دچار انفجار و در آب میریختند و عراق بهواسطه اطلاع از زمان و محل در گیری و ایجاد آمادگی در خود با تمام توان با هجوم ما مقابله میکرد. نهایتاً عملیات با کمک همه جهانیان که عراق را در جنگ حمایت میکردند به شکست انجامید و اما بعد از ۱۵ روز حماسه شلمچه رقم خورد.
راوی: اکبر عاطفی