بچه محل ما بود قاری قرآن و بسیار جوان وارسته و با اخلاقی بود، یکی دوهفته قبل از عملیات مرصاد با او و حسین سعیدینژاد که او هم در مخابرات گردان شهادت بود رفتیم مشهد، وقتی رسیدیم نیمهشب بود محسن دربندی گفت اگر بخوابیم نماز صبحمان قضا میشه، خلاصه تا اذان صبح ما رو بیدار نگه داشت و از هر دری سخن گفتیم. وقتی میخواست بره برای عملیات مرصاد آمد در خانه ما خداحافظی کرد و از من بدبخت حلالیت طلبید یادش بخیر همیشه بیادش هستم با اربابش حسین محشور شود.
راوی: سید رضا حسینی