نقلقول خانواده از مجروحیت شهید:
ایشان در شب عروسی برادر بزرگش از ناحیه پا مجروح شد و اولین شب که به تهران اعزام شده بود با اصرار زیاد از مسئولین بهداری خواست که جهت شرکت در مراسم جشن عروسی به منزل بیاید و دومین بار در یکی از عملیاتهای کردستان از ناحیه شکم مورد اصابت ترکش قرار میگیرد و بهسختی مجروح میشود و آنطوری که خود شهید نقل میکند؛ حدود ۲ کیلومتر با پای پیاده رودههای خودش را که بهخاطر اصابت ترکش بیرون شکمش ریخته بود، به دستش گرفته و خود را به امدادگران رسانده بود و دفعه سوم در منطقه جنوب مجدداً مورد اصابت ترکش قرار گرفته و از ناحیه چانه و دست مجروح میشود و در این مجروحیت دستشان از کار افتاد و تقریباً فلج شده بود و پس از چند ماه مجدداً به جبهه اعزام شد و بعد از مدتی خبر داد که در منطقه دستشان بهبودیافته است.
ایشان روحیه قوی داشت و در چند عملیات مهم شرکت داشته و در سال ۶۷ بعد از پذیرش قطعنامه به مرخصی آمد و همیشه میگفتند: دفترچه شهادت بسته شد و من از قافله شهادت جا ماندم.
راوی: خانواده شهید